محمدطاهامحمدطاها، تا این لحظه: 16 سال و 2 ماه و 12 روز سن داره
رهارها، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 24 روز سن داره
محمد پارسامحمد پارسا، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 11 روز سن داره

بهونه هاي زندگي

انواع و عوارض ناكامی در كودكان

1393/1/27 7:52
3,265 بازدید
اشتراک گذاری


احساس ناکامي درهمه افراد يکسان نيست و داراي شدت و ضعف است. همانگونه که عوارض و آثار آن داراي شدت وضعف است. درجه آن بستگي دارد به ميزان درک و آگاهي، مدّت ابتلا، نوع و اثر، عامل ايجاد کننده، ميزان رغبت و حساسيت کودک به عامل محروم شده، موقعيت و شرايط خاص رواني او در ارتباط با ديگر مسائل، تجارب ناکام کننده، سابقه فرد در شکست و پيروزي، طول مدت اميد فرد در نجات از موقعيت و...

 انواع و عوارض ناكامی در كودكان

( قسمت دوم )
  

درجات ناکامــــی

احساس ناکامي درهمه افراد يکسان نيست و داراي شدت و ضعف است. همانگونه که عوارض و آثار آن داراي شدت وضعف است. درجه آن بستگي دارد به ميزان درک و آگاهي، مدّت ابتلا، نوع و اثر، عامل ايجاد کننده، ميزان رغبت و حساسيت کودک به عامل محروم شده، موقعيت و شرايط خاص رواني او در ارتباط با ديگر مسائل، تجارب ناکام کننده، سابقه فرد در شکست و پيروزي، طول مدت اميد فرد در نجات از موقعيت و... معمولاً کسانيکه از نظر عاطفي ضعيفترند و از نظر جسمي و رواني و تحصيلي نيز خود را در سطوح پائينتري احساس ميکنند بيشتر از آن رنج مي برند. نوع فرهنگ خانواده، شرايط زندگي محيطي، محروميتهاي ديگر، ميزان فاصله او تا هدف، نوع تربيت او که آيا فرد پرتوقعي است يا نه، نيز در اين رابطه مؤثر است. 


انــــــواع ناکامـــــــي

ناکامي در کودکان و بزرگترها انواعي دارد و گاهي ممکن است فردي از چند نوع ناکامي رنج ببرد. روان شناسان آن را کلاً به سه دسته تقسيم مي کنند:

  • ناکامي ناشي از محــــروميت که فرد انتظار آن را دارد.
  • ناکامي ناشي از وجود مانــــع.
  • ناکامي ناشي از قـــــرار گرفتن فرد در موقعيتي ناسازگار .

همچنين ناکامي ممکن است داخلي باشد يا خارجي. گاهي فرد به خاطر دردي که در درون دارد و صحنه گناهي را که براي آن تصويرميکند، احساس ناکامي دارد و زماني به خاطر پديده اي که مورد علاقه اوست واو را از دستيابي بدان منع کرده اند؛ احساس ناکامي مي کند. اين نکته را متذکر ميشويم که ناکامي گاهي پديد آمدني است و زماني ايجاد کردني، در هر دو صورت براثر برخورد با مانع براي فرد پديد مي آيد و حاصل آن ايجاد نگراني و ناراحتي است. البته برخي از انواع آن نسبت به برخي ديگر، در سنين مختلف شديدتراست. مثلاً محروميت از عاطفه براي کودک، ناکامي شديدتري پديده مي آورد تا محروميت از لباس و حتي غذا.

 

سنيــــن ناکامـــــــي

اين که احساس ناکامي از چه سني آغاز ميشود پاسخ روشني براي آن نداريم ولي مطمئناً چون ناکامي مربوط به محروميت از ارضاي نياز است احساس آن از همان ماههاي اوليه تولد است. ولي کودک نمي تواند از آن سر در آورد و يا آن را براي خود دردي سخت به حساب آورد. طفلي را از شير منع مي کنند، گريه و ناله مي کند ، ولي نوع آن از نوع گريه ناکامان نيست. همانند گريه کسي است که مثلاً سردرد يا دل درد يا گوش درد دارد. از حدود پايان يک سالگي است که طفل کمابيش آن را از انواع ديگر رنجها تفکيک کرده و از حدود سه سالگي در مورد آن موضع خاص مي گيرد. ناکامي هايي که در دوران طفوليت پايه گذاري شده ، در 3 -4 سالگي شديداً احساس ميشود و براي کودک معني دار مي شوند. البته نوع ناکامي بزرگترها فرق دارد. مثلاً براي کودک چهار ساله به مهماني نرفتن به همراه مادر ممکن است ناکامي به حساب آيد، در حاليکه براي نوجوان منع از معاشرت با دوستش ناکامي است، و براي بالغين عدم امکان ازدواج و... به هر ميزان که کودک بزرگتر مي شود احساس تحميل بر او زيادتر و ناکامي او بيشتر مي شود و سرانجام او به جايي مي رسد که خود را گرفتار و بدبخت احساس مي کند. در دوران کودکي، ناکامي از ضعف بدني است و در دوران بعدي ناکامي ناشي از منع هاي شديد. ( مثلاً منع از بيرون رفتن به تنهايي و يا منع از پرداختن به رشته تحصيلي مورد علاقه. ) در سنين نوجواني ناکاميها شديد ، و از خصايص اين سن است. زيرا اينان آرزوهايي دارند که نمي توانند به آن برسند و براي فراموش کردن آن به خود مي پيچند، دست و پاي خود را تکان ميدهند و گاهي سر به طغيان ميزنند و يا به پرخاشگري اقدام مي کنند.


عـــــوارض همــــــراه :

ناکامي يک حالت نگران کننده است و خود عارضه اي به حساب مي آيد ولي با عوارض متعدد ديگري همراه است از جمله:

۱- حالت خشم و پرخاشگري که براساس آن مي زند، مي شکند و پاره مي کند و آن را حق خود مي داند.

۲- حالت تجاوز و تعدي و گاهي هم تهاجم و حمله.

۳- حالت خيال بافي که جاي عمل را مي گيرد و در نتيجه او هـــرگـــز قدمي در راه سعي و عمل بر نمي دارد.

۴- حالت رجعت که زمينه را براي بازگشت به دوران کودکي فراهم مي سازد. البته اين حالت پديده اي موقتي و به صورت کام نيافتگي است و زود از بين مي رود.

۵- حالت تعارض و تضاد که گاهي طفل را به گوشه گيري و انزوا طلبي مي کشاند.

تيپ افـــــــراد ناکــــــــام

اين ایر در خانواده هـاي غير عادي، در افـراد عصبي و حساس، در افراد عقده اي و متحسّر، در افرادي که فزون خواهند و سعي دارند خواسته هاي زياد خود را محقق سازند، در افراديکه کم ظرفيت هستند و حتي در حين ناکامي، هدف خود را فراموش ميکنند، در افرادي که طبيعتي خوش دارند و در برابر کوچکترين مخالفت يا ناکامي به شدت برانگيخته مي شوند وجود دارد. بسياري از اين افراد هيچگونه بيماري ندارند، راه مي روند، حرف مي زنند، غذا مي خورند، مي خواهند لذت ببرند، هوششان عادي است ولي در درونشان آشفتگي است.

 

 

ادامه دارد ...

 تبیان

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)