محمدطاهامحمدطاها، تا این لحظه: 16 سال و 2 ماه و 17 روز سن داره
رهارها، تا این لحظه: 10 سال و 6 ماه و 29 روز سن داره
محمد پارسامحمد پارسا، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره

بهونه هاي زندگي

فوايد و زيانهای احساس ناكامی در كودك

1393/1/27 8:11
1,228 بازدید
اشتراک گذاری


روانكاوان براي ناكامي عاملي در درون قائلند. گروهي ديگر معتقدند كه ناكامي ريشه در محيط زندگي افراد دارد. آنان شرايط زندگي گذشته مثل پرستاري، از شير گرفتن، تعليم دستشويي و ...

 فوايد و زيانهای احساس ناكامی در كودكان

 

( قسمت سوم )

 

 

نظــــر روانكــــاوان :

روانكاوان براي ناكامي عاملي در درون قائلند. گروهي ديگر معتقدند كه ناكامي ريشه در محيط زندگي افراد دارد . آنان شرايط زندگي گذشته مثل پرستاري، از شير گرفتن ، تعليم دستشويي و ...  را عامل مهمي براي احساس ناكامي مي شناسند. آنان همچنين معتقدند كه بخش مهمي از ناكاميها، حاصل محدوديت هاي شخصي و يا شرايط و مقتضيات حيات خانوادگي و اجتماعي است و هرچه در اين زمينه ناراحتي و موشكافي بيشتر باشد ريشه آن آشكارتر ميشود. البته به اين نكته بايد توجه كرد كه برخي از افراد اندوه و ناكامي را مي طلبند تا در سايه آن زمينه براي عشق و نوازش و لطف فراهم گردد.

 

فـــــوايد آن :

شك نيست كه ناكامي سبب زيان هايي براي افراد است ؛ ولي اين سخن  بدان معني نيست كه هيچ گونه نفعي براي آن متصّور نباشد. از جمله اين كه:

  • ناكامي زمينه ساز تلاشي جديد براي وصول به هدف است وهرچه ناكامي بيشتر باشد تلاش زيادتر است.
  • تمركز فكري را افزون مي سازد.
  • باعث كشف راه هاي جديد براي رسيدن به هدف است .
  • گاهي سبب تغيير در ايجاد انگيزه است و انگيزه هاي جديد سبب دستيابي به قدرت است .
  • عاملي براي حركت و رقابت وسبقت است .
  • در كل براي آنها كه درك و هوشي دارند و اراده شان نيرومند است اين امر حالت مثبت و سازنده اي پديد مي آورد و آدمي را بر محروميت ها چيره مي سازد و حتي او را  در مسير درستي قرار مي دهد. چه بسيارند بزرگاني كه عقده ي ناكامي و محروميتشان سبب رشدشان شده است و شور و شوقشان را افزون تر ساخته است.

زيـــــانها و عـــــــوارض :

احساس ناكامي به ويژه زماني كه بر آدمي مسلط  شود موجد زيان ها و عوارضي است كه دامنه ي آن وسيع ، و پديد آورنده خطراتي است . بعضي از عوارض مزبور عبارت اند از :

 

۱- زيــــانهاي جسمـــــي :

افراد ممكن است در اثر ناكامي خشمگين شوند و نتوانند خشم خود را بيرون بريزند. در آن صورت همانند موجودي ميشوند كه دندان را در بدن خود فرو ميبرد و خود را مي آزارند. همچنين احساس ناكامي ممكن است آدمي را دچار خفقان كند، در او تنگي نفس پديد آورد، و حتي زمينه ساز بي نظميهايي در رشد و بلوغ گردد و در سنين ازدواج سبب حالات و رفتاري گردد كه خوشايند نيست.

 

۲- زيــــانهاي روانــــي :

احساس ناكامي گاهي برانسان غلبه مي كند و موجب تعارض و تضاد مي شود و يا فلسفه زندگي را زير سؤال مي برد . براي او اين سؤال پيش مي آيد كه چرا زنده است؟ چه بايد بكند؟  تمايلات  اتكايي در كودك قوي مي شود و نوعي بازگشت به دوران كودكي و وابستگي به مادررا سبب مي شود. احساس ناكامي، روح آدمي را متزلزل مي كند، براي او روح  بدخواهي و بدبيني مي آورد. چنين كودكي خرده گير وعيبجو خواهد شد. او ممكن است دچار خيال پردازي و درونگرايي شود ؛ به زحمت بتواند با مردم آميزش كند و يا مشكلات آنها را حل نمايد.

 

۳- زيــــانهاي عاطفــــــي :

احساس ناكامي كودكان را غصه دار مي سازد، اين امر خود عامل و زمينه اي است براي بيماري هاي جسمي . گاهي بر اثر آن حالت شرم و زماني بي حيايي پديد  مي آيد و در برخي موارد ترس و خجلت توأمند. احساس ناكامي، ممكن است ترس و وحشت را بر افراد مستولي كند و او خود را فردي ستمديده ، تنها و بي پناه احساس كند . در او حسادت و خصومت، كينه توزي و اضطراب پديد آيد و ناراحت و پريشان حال گردد و راه نجات را برروي خود بسته ببيند. همچنين احساس ناكامي سبب خشم است ، اين امر در بزرگترها هم وجود دارد. و اثر تنش هاي خشم ، مخرب و ويرانگر بوده و در شخص ناكام اثرات منفي پديد مي آورد.

 

۴- زيانهاي رفتـــــــاري :

افراد ناكام رفتاري پرخاشگرانه دارند. البته همه ي ناكامي ها به پرخاشگري منجر نمي شوند ولي افراد بسياري هستند كه دچار اين وضع و حالت مي شوند و اين امر گاهي متوجه خانواده است و زماني متوجه غير؛ و گاهي اين احساس با تنفر همراه است. زبان بدگويي در افراد مبتلا دراز مي شود، با ذكر عيب و نقص ديگران آلام خود را تخفيف مي دهند. ميل به هتاكي دارند و اگر خضوع و خشوعي در آنان ديده مي شود براي  جلب نظر است. اينان گاهي مي خواهند رشته جان افراد را پاره كنند و درشت گويي را به نهايت برسانند. ناكامي اگر شدت يابد الگوي سازگاري و استقلال از هم مي پاشد. ميل به خشونت در آنها شدت مي يابد ؛ افكار و انديشه هاي نامأنوس ، آنها را به موضع گيري هاي ناروا مي كشاند ؛ ممكن است حمله كنند؛ دست به انتقام بزنند و خشم خود را بر سر افراد يا اشياء پياده كنند. از ديگر رفتارهاي آنان گريستن ، لگد زدن ، پرت كردن اشياء ، خودداري از غذا خوردن ، فحّاشي ، اِعمال خشم وغضب ، خيالبافي ، لجاجت و سرسختي ، انعطاف ناپذيري ، ابراز اعمال خصمانه و... است.

 

۵- زيـــــانهاي اجتماعـــــي :

در اثر احساس ناكامي ممكن است حالت انزوا و كناره گيري در افراد پديد آيد ، سعي كنند خود را از جمع دور دارند. يا از خانواده و بستگان قطع اميد كنند و به ديگري وابسته شوند و نيز ممكن است  فرار كنند  و يا در سنين نوجواني و بلوغ به مواد مخدر پناه برند. احساس ناكامي آدمي را در مواردي به ارضاي بَدَلي نيازها مي كشاند، احساس گناه ناشي از آن بعدها ممكن است  در زندگي زناشويي اثر بگذارد. احساس ناكامي ها ممكن است افراد را به سوي انحراف سوق دهد و زمينه ساز آلودگي ها گردد . شرارت ها ، گريز از خانه و ترك وابستگي ، يأس و بي تفاوتي نسبت به زندگي و مسائل آن، بي رغبتي به كوشش و تلاش سازنده از ديگر عوارض آن است.

 

۶- زيانهاي فـــــرهنگــــي:

احساس ناكامي براي زندگي تحصيلي و رشد فرهنگي كودك هم زيانبخش است. او در شرايطي قرار مي گيرد كه نمي تواند چون همسالان به پيش رود. گاهي در ايام مدرسه به دردهاي خيالي متوسل مي شود و از مدرسه رفتن خودداري مي كند. مي كوشد در سايه مرض بر احساس خود نيز فائق آيد و سيري ناپذيري و هرزه فكري خود را سكون بخشد. اين احساس  باعث مي شود كه كودك افق زندگي را تيره ببيند، فعاليت هاي خود را محدود كند، خود را به بدبيني سوق دهد. همچنين اين احساس ، بي علاقگي به هنر، خشكانده شدن ريشه ذوق ، و بي توجهي به ارزش ها را در پي دارد كه همه ازعوامل منفي رشدند.

 

ضـــــرورت درمــــان:

احساس ناكامي را در كودكان بايد تعديل و حتي ريشه كن كرد. گروهي از روان شناسان معتقدند كه " ناكامي" چه قوي و چه ضعيف بايد ازبين برود تا آدمي موفق به تعقيب هدف گردد. نيازهاي طبيعي در چنان حال و صورتي است كه مي توانند برآورده شوند. از نظر شرعي و اخلاقي اين خطاست كه ما در برابر شكستها و يا پيروزيهاي كودكان احساس مسئوليت نكنيم. زيرا ادامه ي اين حالت سبب ادامه آثار و عوارض آن خواهد شد. مادام كه احساس ناكامي از ميان نرود پرخاشگري، احساس خصومت، كينه توزي و ... هم از ميان نخواهد رفت. احساس ناكامي اگر ادامه يابد زمينه ساز افسردگي و عزلت خواهد شد و اين خود عامل بدبختي و دردمندي است . بايد با اين احساس مبارزه كرد  وگرنه ريشه شور و حيات عادي را از درون مي خشكاند و زندگي را ويران مي سازد.

 

ادامه دارد  ...

تبیان

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)