توان تحمل افراد در برابر ناكامی و مقدمات درمان
ناكامي، بيش يا كم براي همه افراد هست ولي توان تحمل آن براي همه ي افراد يكسان نيست. عوامل بسياري هستند كه زمينه ساز تحمل و يا عدم تحمل افرادند و ميزان ظرفيت رواني افراد به اين عوامل بستگي تام دارد...
توان تحمل افراد در برابر ناكامی و مقدمات درمان
( قسمت پنجم )
تـــــوان تحمل افـــــراد
ناكامي، بيش يا كم براي همه افراد هست ولي توان تحمل آن براي همه ي افراد يكسان نيست. عوامل بسياري هستند كه زمينه ساز تحمل و يا عدم تحمل افرادند و ميزان ظرفيت رواني افراد به اين عوامل بستگي تام دارد. عوارض عصبي و ناراحتي هاي مربوط به سيستم عصبي، اختلالاتت روانی كه در جلوه هاي گوناگون جنون، خود را نشان مي دهند ، فشار زندگي و شرايط نامطلوب آن ، حساسيت ها و زود رنجي ها، وجود سابقه ناخوش در ناكامي هاي ديگر، وجود سابقه در بيماري هاي ممتد و طولاني، وجود ضربه عاطفي قبلي چون مرگ پدر يا مادر و... باعث مي شود كه برخي مقاوم و برخي كمتر مقاوم باشند و يا حتي عده اي خونسرد و بي اعتنا بمانند ، همچنين برخي نسبت به اين حالات بدبين شوند، برخي دچار تشنج گردند، و عده اي از شرارت و جنايت سر در آورند.
مــــــواضع جبرانـــــــي
كودكاني كه دچار احساس ناكامي هستند ممكن است در برابر آن ، مواضع جبراني گوناگوني اتخاذ كنند:
-
برخي از افراد به دنبال راه حل مي روند و سعي دارند مسئله يا مشكل را به نحوي حل كنند و كوشش خود را ادامه مي دهند.
-
عده اي تسليم ميشوند و آنرا به حساب سرنوشت خود ميگذارند و از واقعه ميگريزند.
-
برخي دچار تنش و اضطراب مي گردند و تعادل خود را از دست مي دهند .
-
عده اي به دشنام گويي و بد دهني و هتاكي نسبت به جهان و آنچه درآن است مي پردازند.
-
برخي از افراد از هدف چشم مي پوشند و شيوه عقب نشيني را در پيش مي گيرند و آن را منطقي ترين راه به حساب مي آورند.
-
بعضي رفتار و انگيزه هاي خود را تغيير مي دهند.
-
گروهي به خیالبافی پناه مي برند، سروصدا راه مي اندازند، گريه مي كنند واز فشار خود مي كاهند.
-
عده اي دليل تراشي مي كنند ، به ديگران تهمت مي زنند و آنها را علت گرفتاري معرفي مي كنند.
-
برخي به خشونت و پرخاشگري مي پردازند و ديگران را آزار مي دهند و عقده تكاني مي كنند.
-
گروهي پرخوری، پريدن و دويدن بسيار را جانشين ناكامي مي كنند.
-
عده اي به درون ريزي مي پردازند و خود را زير فشار آن له و خرد مي كنند.
-
و بالاخره اندك اند كساني كه آن را تحمل كنند. البته همه اين مواضع به تناسب شرايط و موقعيت ها فرق دارد.
مقدمـــــــات درمــــــــــــان
در اقداماتي كه براي درمان به عمل مي آيد نخست بايد ملاحظه شود كه نيازهاي انسان كدامند، آرزوها و مقاصد آدمي چه هستند، چه نيازهايي از اولويت برخوردارند وچه عواملي در افزايش ناكامي بيشتر مؤثر است. آنگاه بايد دريافت كه كودك را چه مي شود؟ چه دردي دارد ؟ از چه چيز رنجيده است ؟ گرسنه است ؟ محروم است ؟ دچار ترس است ؟ ناراحت است ؟ و... آنگاه تا حدود امكان به رفع و حل آنها پرداخت .
-
گاهي لازم است منشأ ناكامي را از خود او بپرسيم و يا به او بشناسانيم تا اقدامات لازم را در اين راه ، معمول دارد و براي خود آرامشی فراهم كند؛ و يا زماني لازم است شرايط و موجباتي فراهم آوريم كه اين حالت در او كمتر شود و ناكامي ها تقليل يابند.
-
غرض اين است : در امر مهمي چون اصلاح يك اختلال عاطفي يا رواني نمي توان چشم بسته به پيش رفت و يا درباره مسائل نينديشيده اقدامي كرد. زمينه سازي هايي با در نظر گرفتن شرايط لازم است تا در امر اصلاح توفيقي حاصل شود.
ادامه دارد ...