شما اسمش را بگذارید بدیهیات!
دو قسمت اصلی و بسیار مهم در آموزش اخلاق برای بچههایتان وجود دارد؛ اول آنکه والدین باید بر روی مفهوم اینکه چه ارزشهایی در خانواده نیاز است و همه باید به آن اهمیت بدهند، تمرکز کنند...
باید اسمش را بگذاریم اخلاق یا یک سیستم ذاتی برای احترام و توجه به دیگران؛ چون ما انسان هستیم. در واقع اخلاق یک جواب کاملا بدیهی برای همه مشکلات انسانی است. شاید آنقدر ساده است که خیلی سخت دیده میشود...
شاید با دیدن یک کارتون ساده در تلویزیون حس اخلاق مداریمان به حرکت دربیاید و شاید هم با دیدن هزاران فیلم و سریال فلسفی هیچ اتفاق خاصی درونمان به وجود نیاید. تقریبا اکثر والدین دوست دارند یک هاله نوری را دور سر فرزندشان تصور کنند. بهخصوص اگر این تصور با رفتارگرایی همراه باشد. بهاینمعنا که بخواهیم رفتارهای غلط او را رفع و رجوع کنیم. شوربختانه، زمانی میآید که کودک شما دروغ خواهد گفت یا تقلب خواهد کرد. او فقط یک انسان است و این خطاها به دفعات از او سر خواهد زد.این وظیفه والدین است که یک سیستم مهم و پرمایه ایجاد کرده و سپس برای اجرای آن پافشاری کنند.
دو قسمت اصلی و بسیار مهم در آموزش اخلاق برای بچههایتان وجود دارد؛ اول آنکه والدین باید بر روی مفهوم اینکه چه ارزشهایی در خانواده نیاز است و همه باید به آن اهمیت بدهند، تمرکز کنند و دوم نظارت و پافشاری بر روی همان ارزشهاست که از طریق نشاندادن عواقب منفی و مثبت آنها به واکنش بچهها عملی میشود. در واقع واکنشهای درون خانواده میتواند بهترین راه تایید یا رد یک کار اخلاقی یا غیراخلاقی باشد. این روش بهشدت به واکنش آنها نیاز دارد. یکی از مدیران انستیتو اخلاقیات در اروپا فهرستی از این موارد را بر میشمرد:
امانتداری: صادق باشید. حرفهایی بزنید که به آن اعتقاد دارید. وفادار باشید و تقلب نکنید.
احترام: با احترام به دیگران رفتار کنید. در مقابل ناملایمات تحمل کنید. حال خوبی داشته باشید و از بهکاربردن الفاظ زشت بپرهیزید.حس مسئولیت: خودت را کنترل کن. نظم داشته باش و جوابگوی انتخابهایت باش.عدالت: با قوانین زندگی کن. از دیگران سوءاستفاده نکن و موقع تصمیمگیری با ذهن باز عمل کن.شهروندمداری: سهم خودت از وظایف شهروندی را ایفا کن. در رأیگیریها مشارکت کن و ثابتقدم بمان. از قوانین و مقررات اطاعت کن و حافظ محیطزیست باش.
شاید در نگاه اول این مسائل و هزار مسائل مرتبط با آن تکراری به نظر برسند؛ ولی واقعا کدام یک از ما تماموکمال این شاخصهها را در زندگی اجرا میکنیم یا حداقل نگران اجراییشدن آن هستیم؟ چند نفر از ما دیگران را به هنگام پیشرفت و ترقی تشویق میکنیم؟ کدام یک از ما خودمان را ملزم به رعایت حق و حقوق دیگران و البته قوانین جاری کشور میکنیم؟
جوزف سان میگوید: وقتی به فرزندتان قول میدهید که او را عصر به گردش در پارک میبرید و جلوی روی او روی کاناپه لم میدهید و تلویزیون تماشا میکنید، این اجازه را به بچهتان میدهید که او هم در موقع خستگی به شما یا هرکسی که دوست دارید، دروغ بگوید؛ اما به یک شکل دیگر! پس بدون اینکه خودتان را درگیر گزارههای پیچیده اخلاقی کنید، همین به اصطلاح بدیهیات را بهخوبی رعایت کنید و بدون اینکه بخواهید به کسی زور بگویید، آن را با عملتان به دیگران آموزش دهید.
صفحه 13 روزنامه شهرآرا- 1 بهمن 93