محمدطاهامحمدطاها، تا این لحظه: 16 سال و 2 ماه و 25 روز سن داره
رهارها، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 6 روز سن داره
محمد پارسامحمد پارسا، تا این لحظه: 7 سال و 9 ماه و 24 روز سن داره

بهونه هاي زندگي

آموزش نظم و زمان به کودک

1393/5/1 15:11
1,349 بازدید
اشتراک گذاری

این که بچه زمان رو درک کنه, این که بچه منظم بشه, مثل خیلی چیزای دیگه به والدین بستگی داره!

می پرسی چه طوری؟

الان می گم

کودک همیشه چشمش به کارهای والدینش هست.

اگه والدین توی زندگی نظم داشته باشن, اگه هر کاری رو در زمان خودش انجام بدن, اگه در انجام کارها افراط و تفریط نکنن, طبیعتا بچه هم یاد میگیره.

روی صحبتم بیشتر با مادر خونه هست!

مادر عزیز, یک روز خودت رو توی خونه بررسی کن. ببین چه کارهایی و در چه زمان هایی انجام میدی؟ برنامه ی روزانه ات نظم داره یا سیستم هرچه پیش آید خوش آید رو اجرا می کنی؟!

بذارید این طوری تصور کنیم:

من مادر خونه هستم. صبح زود بیدار میشم, صبحانه ی اهالی رو آماده میکنم. همسرم رو بدرقه می کنم. حالا من موندم و بچه ی کوچیکم!

به کارهای خونه رسیدگی می کنم. می خوام جارو کنم, دختر/پسر من هم پشت سرم جارو می کنه و به اصطلاح کمکم می کنه!

می خوام ناهار بپپزم! دختر/پسر من هم توی آشپزی (با رعایت اصول ایمنی) داره به من کمک می کنه!

ساعت رو نگاه می کنم. ساعت ۱۱ شده, الان وقت بازیه!

قایم موشک, پازل, بازی های فکری و ….

خب دیگه, الان وقت گردگیریه! البته با کمک بچه ی خونه!

راستی, به گل ها هم باید آب بدیم!

این هم از وقت نماز! جانماز و چادر نماز آمادست, وضو بگیریم و نماز بخونیم! (البته هیچ نیازی نیست که کودک رو مجبور به این کارها کنیم, وقتی بچه ما رو در حال انجام این کارها می بینه, خود به خود از ما تقلید می کنه).

حالا بریم ناهار بخوریم. سفره آمادست و ما باید پشت سفره بشینیم و غذا بخوریم!

یک کم استراحت بعد از ناهار هم می چسبه!

به به ساعت ۴ شد! الان وقت بیرون رفتن و قدم زدنه. مادر و کودک, دست در دست هم دارن قدم می زنن!

حالا برگردیم خونه و شام بپزیم! آفرین عزیزم, چه قدر خوبه که به مامان کمک می کنی.

الان دیگه وقت کتاب خوندنه. خب امروز چه کتابی با هم بخونیم؟!

چه زود غروب شد!

آخ جون

بابا اومد! بریم استقبالش

 

خب فکر می کنید با این کارها, کودک ما با مفهوم نظم به صورت عملی آشنا نمیشه؟!

مطمئن باشید اگر در انجام کارها, نظم داشته باشیم, نظم در ذهن کودک ما نهادینه میشه و دیگه نیازی به زور و اجبار و فریاد نیست!

 

 

آموزش نظم و زمان به کودک

 

بذارید یک جور دیگه تصور کنیم:

من مادر خونه هستم, ساعت ۱۱ ظهره و من تازه از رختخواب اومدم بیرون! همسرم صبح زود رفته بیرون, بچه هم دیشب ساعت ۲ خوابیده و کم کم داره بیدار میشه!

برم زنگ بزنم آتوسا جون ببینم دیشب توی دوره بعد از این که برگشتم, بچه ها پشت سرم چیا گفتن.

بچه بیدار شده و گرسنه هست!

برو از توی یخچال شکلات صبحانه بردار بخور.

۱ ساعت گذشته و من هنوز دارم با تلفن صحبت می کنم, بچه برو تلویزیون روشن کن بذار من دو کلمه! حرف بزنم.

موقع ناهاره, زنگ میزنم پیتزا بیارن.

همزمان که پیتزا رو می ذارم توی دهنم, برای آنی جون توی واتس اپ پیام می ذارم.

بچه حواست باشه سس روی تبلتت نریزه!

من وقت آرایشگاه دارم, بچه رو می ذارم پیش همسایه تا با بچه ی همسایه ایکس باکس بازی کنه!

خب غروب شد, شام هم درست نکردم. عیب نداره یک چیز حاضری می خوریم!

 

والدین بی نظم

قضاوت با شما

توی کدوم داستان, کودک نظم رو یاد میگیره؟!

دوستای عزیزم

زمان یک عنصر بی رحمه, این عنصر بی رحم رو در نهایت لطافت (با اعمال و رفتار خودمون) به بچه هامون بشناسونیم.

نظرات (10)

آبجی نرگس
1 مرداد 93 16:46
ازاین که پسندیدی:
حمیده
1 مرداد 93 22:22
وای نه توروخدا امیدوارم هیچکدوم از دوستای ما تونینی وبلاگ مثل دومیه نباشن... من سعی کردم همیشه مثل اون مامان اولی باشم فکرمیکنم 90% اونجوریم
مامان طاها، رها و پارسا
پاسخ
حتماً همین جوریه، خانمی
ارسطو و مامانش
1 مرداد 93 23:27
لایک..... عالی
زهرا
2 مرداد 93 10:54
خیلی عالی بود بسیار استفاده کردم ممنونم
مامان طاها، رها و پارسا
پاسخ
سپاسگزارم
(◡‿◡✿)آجی جون
2 مرداد 93 15:23
قبل ازاینکه پیامو بازکنی هرچیزی که ارزو داری ازخدا بخواه نامه را بخون كامل بخونش توروخدا ..................................... ..................................... ..................................... ..................................... ..................................... ..................................... بسم الله الرحمن الرحيم السلام عليكم و رحمة الله و بركاته برای اینکه آرزوهات برآورده شند ایمانتو به خدا ثابت کن با ارسال این پیام به 20تا ازدوستات و20دقیقه بعد ارزوت براورده میشه این شوخی نیست بـسـم الله ـ ا لـعـز يـز - ا لـجـبـا ر - ا لـمـتـكـبّـر - ا لـخـا لـق - ا لـبـا ر ئ - ا لـمـصـو ر - ا لـغـفـا ر - ا لـقـهّـا ر ـ ا لـو هـا ب - ا لـر ز ا ق - ا لـفـتـا ح - ا لـلـطـيـف - ا لـخـبـيـر - ا لـحـلـيـم - ا لـعـظـيـم - ا لـغـفـو ر - ا لـشـكـو ر - ا لـعــلـي - ا لـكـر يـم - ا لـمـجـيـد خطر نکن اینها أسمهای برتر خداست ارسال کن به .....................20 امتحان کن حتی اگه باورنداری
مامان جونی
2 مرداد 93 17:08
خیلی عالی بود.من همیشه سعی کردم مثل اولی باشم
مامان طاها، رها و پارسا
پاسخ
حتماً همیطوریه سپاس از حضورتان
باران
4 مرداد 93 1:49
مرسی از مطلب زیباتون همه دوست دارن مثل اولی باشن انشاءاله خدا به همه مامانا کمک کنه مثل مامان اولی باشن آ مین
هاجر پورتوسلی
4 مرداد 93 13:37
ممنون که به وبلاگ من سر زدین.مطالب وبلاگتون خیلی جالبه.
مامان طاها، رها و پارسا
پاسخ
خواهش میکنم
مامان فاطمه
5 مرداد 93 11:36
فک کنم فعلا برای ماه رمضان ما شبیه گروه 1 شدیم......